روز خبرنگار را گرامی می دارم . یعنی این که ، من خبرنگار و روزنامه نگار - که در به در دنبال رزق و روزی هستم - روز خودم و دیگر خبرنگاران را گرامی می دارم .
در حقیقت ، اگر خودمان ، روز خبرنگار را - که روز خودمان است – گرامی نداریم ، به خودمان احترام نگذاشته ایم .
اگر ما قدر خود و روزمان را ندانیم ، نباید انتظار داشته باشیم که دیگران کاسه های داغ تر از آش شوند و از ما تعریف و تمجید کنند .
این روزها ، بازار تجلیل ها و قدردانی ها از خبرنگاران در برخی جلسه ها و تشکل ها گرم است . اما به جای این که خبرنگاران پشت تریبون قرار گیرند و سخن بگویند و مسوولان بشنوند ، باز هم این مسوولان هستند که برای خبرنگاران از وظایف و رسالت خبرنگار و جایگاه آنان و اهمیت خبر سخن می گویند و از خبرنگاران می خواهند که در جهت انعکاس فعالیت های شان تلاش کنند!
اگر چه این روزها خبرنگاران ارج و قرب پیدا کرده اند ، اما بعد از این مدت ، دوباره خبرنگاران تبدیل می شوند به موجوداتی فضول و خبرچین ! به ویژه اگر پایشان را از گلیم شان درازتر کنند و چیزهایی بنویسند که به مذاق مسوولان نسازد و خوش نیاید !
البته ، وقتی صحبت از خبرنگار می شود ، هر ننه قمری را در بر نمی گیرد . هر چند که این ننه قمران ، دارای کارت خبرنگاری ، تلفن همراه ، خودکار و چند برگ کاغذ نشانه دار یا بی نشانه باشند .
خبرنگاری ، ارج و قرب دارد و جایگاه والا . کار هر کس نیست . همان گونه که هر گردی ، گردو نمی شود ، هر قلم به دستی هم ، خبرنگار نمی شود . اگر چه ، راهی هم به یکی از نشریه های استانی و ویژه نامه های کذایی رنگارنگ پیدا کرده باشد !
خبرنگار ، خبر بیار و خبرچین نیست . همچنین ، پلکان یا نردبانی برای ارتقای شغلی مسوولان و پنهان کردن نقاط ضعف و سومدیریت آنان نباید بشود .
خبرنگار ، کسی است که با اتکا به ذوق و استعداد خود و گذراندن دوره های آموزش تخصصی و حس مسوولیت اجتماعی به تهیه ، جمع آوری و تنظیم خبر و انتقال آن از طریق وسایل ارتباط جمعی به مخاطبان اقدام می کند .
همچنین ، خبرنگار باید شجاع ، ریسک پذیر ، هوشیار ، امین و صادق ، آراسته و دارای تعادل روحی و جسمی باشد و نیز به مردم وفادار .
خبرنگار ، رسالت اطلاعات رسانی ، آگاهی بخشی و تنویر افکار عمومی را بر دوش دارد ؛ اما وظیفه ای در جهت مطرح و در بوق کردن عملکرد مسوولان دستگاه ها – که وظیفه شان انجام امور دستگاه های شان است – ندارد . آن هم در قالب خبر . چرا که خبر ، اطلاعاتی است که باید برای مخاطبان مورد نطر جذابیت داشته باشد .
و اما خبر ، گزارشی از یک رویداد است که تمامی عناصر خبر ( که ، کجا ، کی ، چه ، چرا ، چه گونه ) و ارزش های خبری ( دربرگیری ، شهرت ، برخورد ، استثناء ، فراوانی ، مجاورت و تازگی ) را در بر بگیرد .
فعالیت ها و عملکرد مسوولان ، که هر از چندگاهی در بولتن ها ، جزوه ها و کتابچه های رنگارنگ و پر هزینه چاپ و در دستگاه های دولتی توزیع می شود تا مسوولان به رخ هم دیگر برسانند ! خبرساز نبوده و به درد مردم نمی خورد و کسی هم مشتاق خواندن آن ها نیست . هر چند که بخشی اندکی از این فعالیت ها در قالب خبر به مطبوعات راه پیدا کند و بخش اعظم آن در قالب گزارش آگهی قرار گیرد و در مطبوعات چاپ شود .
متاسفانه ، مطبوعات فعلی ما ، به علت مواجه با مشکلات مالی ، از رسالت اصلی خود دور ، و بلندگویی شده اند برای پخش صدای برخی مسوولان که خود و دستگاه شان را به جامعه نشان دهند .
هر چند که از عملکرد موفقی هم برخوردار نباشند . کافی است چند آگهی و گزارش آگهی به مطبوعات بدهند ، آن گاه خود را از تیغ انتقاد خبرنگاران و نویسندگان مطبوعات برهانند !
حالا اگر در این میان ، صدای مردم از دردهای مشکلات بلند شود ، به مطبوعات وابسته به آگهی های برخی دستگاه ها ، راه پیدا نمی کند ! چرا که نمی شود نمک برخی دستگاه ها را خورد و نمک دان را شکست !!
تا وقتی که صاحبان مطبوعات خصوصی و بی پشتوانه ما ، وابسته به آگهی ها و گزارش های آگهی برخی دستگاه باشند ، تا وقتی که برخی خبرنگاران ما ارزش و جایگاه خود را ندانند و سطح شغلی خود را آن قدر پایین بیاورند که با شندرغازی که مسوولان به عنوان هدیه به آنان می دهند ، جریت انتقاد را از دست بدهند و قلم را در جهت حمایت از مردم و گفتن حقایق نتوانند به حرکت درآورند ، از رسالت واقعی مطبوعات و وظیفه ی اصلی خبرنگار نمی توان سخنی به میان آورد .
تا وقتی که مطبوعات دولتی ما مانند : کیهان ، اطلاعات ، جام جم ، همشهری ، ایران ، قدس ، رسالت و ... ضمن داشتن پشتوانه مالی فراوان ، از کمک های بی دریغ نقدی و غیر نقدی دولت نیز بهره مند می شوند و تا کنون نیز مشمول اصل 44 قانون اساسی - که بر کاهش تصدی گری دولت و تعاونی سازی و خصوصی سازی تاکید دارد – قرار نگرفته اند ، چیزی به نام رقابت بی معنی است ! آن هم برای مطبوعات خصوصی که بدون گرفتن آگهی ، توان ادامه ی حیات نخواهند داشت .
این در حالی است که مطبوعات دولتی از خیل آگهی ها و گزارش های آگهی دستگاه های دولتی نیز بهره مند می شوند .
با این وجود ، باید به مطبوعات خصوصی حق داد که برای ادامه ی حیات خود ، به آگهی های چند دستگاه و شرکت خاص وابسته باشند ، از جمله به حمایت از عملکرد آن ها . هر چند که این دستگاه ها و شرکت ها پای شان در خدمت رسانی به مردم لنگ باشد !
اما ، به آن معنی نیست که مطبوعات ما ، راه درستی را می روند . جبر زمانه باعث شده که ابتدا ، پول حرف اول را بزند و خبر را به مذاق خواص سازگار کند . عوام نیز متاثر از خواص قرار بگیرند و خبر را بخوانند !! هر چند که این خبر – که در حقیقت خبر نیست - چیزی برایشان به ارمغان نیاورد . همان که شر نمی رساند ، باید خدا را شکر کرد .
وضعیت خبر و خبرنگاری و مطبوعات فعلی ما همین است . انتظار به تر از آن نباید داشت .
به راستی ، اگر زنده یاد ، شهید اهل قلم "محمود صارمی" در 17 مرداد سال 77 آسمانی نمی شد و حالا در میان ما بود ، روزی به نام خبرنگار وجود داشت ؟!